پاسخی بر نوشته های آقای امیر (معروف به امیر دل آواز در وبلاگ: http://www.delawaz.blogfa.com)

به قلم: استاد منوچهر

فرموده اید:

در همین حین بود که بسیاری از هنرمندان باد غرور به غبغب تفاخر انداخته هر روز با این مجله و آن

روزنامه عکس یادگاری انداختند و از نشان‌های بین‌المللی‌شان گفتند و این‌که فلان روز در ارکستر

سمفونیک آمریکا اجرا دارند و بهمان روز با ارکستر فیلارمونیک آلمان، برای رادیو فرانسه اجرا می‌کنند،

و البته از این‌که بیش از 5 سال است در ایران اثری منتشر نکرده‌اند عذرخواهی کردند و قول دادند که

به زودی «مجموعه‌ای» از اجراهای این چندسال را در یک آلبوم بریزند و به شنونده‌ی ایرانی بدهند.

اگر تعریف هنر و هنرمندی را بلد هستید که حتما باید اینطور باشد {چرا که شما سالیان متمادی است

در باره ی هنر (وبویژه هنر فاخر آواز) داد سخن سر می دهید}، باید در اینجا نمونه هایی از این ادعایتان

را بر کرسی بنشانید. زیرا با این حرارات گفتن –یا بهتر بگویم- متهم کردن (بسیاری از هنرمندان-نقل

مستقیم از قول شما) به باد غرور به غبغب انداختن و عکس به یادگار گرفتن و کنسرت در اقصی نقاط

جهان برگزار کردن، بی سند و دلیل و مدرک مشابه کار کسانی است که از موسیقی فقط تعصباتی

خشک و بی پایه را به ارث برده اند! من واقعا دلم می خواهد شفافانه اسم این هنرمندان را بگویید.

چون اگر نگویید من سطح شما را در حد همان نوید (ببخشی نویدجون ) خواهم دانست که جز های و هوی

و قیل و قال، چیزی از هنر بر نمی تابد! کدام هنرمندان (برمبنای تعریف واقعی از هنر) در این مدت باد

غرور به غبغب انداخته اند و از ارکسترهاشان گفته اند؟! آیا جسارت و شهامت نام بردن از شمه ای

از این هنرمندان دارید؟! اگر مقصودتان خوانندگان آوازی است، باید گفت کدام خواننده ی آوازی اجازه یا

جرات اجرای کنسرت در ایران و جهان را داشته و دارد به غیر از جناب استاد شجریان؟!... ایرج؟ گلپا؟

بنان، قوامی، خوانساری، پریسا، هنگامه اخوان (از اینان آنها که زنده بودند و آنان که زنده اند اما با مرده

فرقی ندارند؟!)... آیا منظورتان کنسرت های خوانندگانی است که نه تنها در جهان بلکه در سایر نقاط

جهان نیز اسمی از آنان به گوش ها نخورده است که متاسفانه نمی شود نامی از انها را در اینجا به

میان آورد؟!

از این موضوع بگذریم…

آیا شمای مرید و مرادتان (آقای شجریان) که تا این اندازه به مساله ی بم اهمیت می دهید، خبر ندارید

که در این سرزمین لرزه خیز حداقل در مدت پس از انقلاب (اگر از حوادث و رخدادهای پیش از انقلاب

فاکتور بگیریم)، دهها بار زلزله اتفاق افتاده است؟! آقای شجریان در این مدت کجا بودند؟! چرا پول و کمک

جمع آوری نمی کردند!؟ آیا ایشان در هنگام زلزله ی رودبار و منجیل (در سال 1369) که صدها هزار نفر

کشته بر جای گذاشت، یا زلزله ی مرگبار سال 1376 اردبیل که هزاران کشته بر جای نهاد (و حتما می

دانید در روستاهایی از این خطه گرگ ها انسان های زنده ی نیمه مدفون در خاک –اعم از بچه و

بزرگسال را دریدند و به فجیع ترین وضعی خوردند) در ایران نبودند یا برای همیشه پیچ رادیو تلویزیون

خویش را خاموش کرده بودند (!!) که مبادا ترانه ی "میهن ای میهن" ایشان به نام امام زمان پخش گردد

(؟!!)…

آیا اینها به غیر از مشتی عوامفریبی نیست که عوامل متعصب و خشکه مقدس چون شمایان

(اگر اصطلاح آن به شما بخورد!) با دست و ترفند آقای شجریان به خورد ملت می دهید تا بیش از پیش

برای این خواننده وجهه و محبوبیت کسب نمایید؟!

آیا این هنرمندانی که چپ و راست کنسرت می دهند و آقای شجریان برخلاف آنان فقط به فکر پروژه ی

(!!!) بم (!!!) هستند، در کره ی مریخ زندگی می کنند؟؟ آیا پاپ خوانان لس آنجلسی یا رپرهای وطنی

همان هنرمندان (به زعم شما) هستند؟! آیا شما واقعا انصاف دارید که در یک وبلاگ مربوط به

موسیقی این اباطیل را به خورد دویست سیصد خواننده ی خودتان می دهید؟! آیا شما همه را بلانسبت

گوش دراز تصور کرده اید؟!

آیا آقای شجریان همان خواننده ای نیستند که به قرار زیر در هنگامه ی به زنجیر کشیده شدن صدای

آوازخوانان دیگری چون گلپا، ایرج، بنان، پریسا و… چپ و راست و شب و روز کنسرت می دادند ولی

هنرمندان دیگری که چیزی کم از ایشان نداشتند و بلکه گاها به مراتب بالاتر و قوی تر از ایشان بودند؛

فقط می بایست کنج خانه ی بی پناهی و سکوت می نشستند و به هنرنمایی ایشان گوش می کردند

یا می نگریستند؟!!! بفرمایید این هم چند نمونه از دلسوزی های آقای شجریان در کنسرت ندادن (!!) در

حالی که دیگران در خفقان ممنوعیت دست و پا می زدند!!

اجرای کنسرت آقای شجریان با پایور – مهر 1358 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت آقای شجریان با گروه معلوم الحال لطفی– مهر 1358 – همه استادان و هنرمندان دیگر

ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت آقای شجریان با گروه لطفی – آبان 1358 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت آقای شجریان با مشکاتیان – 1361 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای چندین کنسرت آقای شجریان در اروپا (!!) 1366 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت آقای شجریان در تالار رودکی – 1367 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های متعدد بهاره (!!)  آقای شجریان در اروپا با آقای پیرنیاکان - 1368 – همه

استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های متعدد پاییزه (!!)  آقای شجریان در اروپا با آقای پیرنیاکان - 1368 – همه

استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های  آقای شجریان در تاجیکستان  - 1369 – همه استادان و هنرمندان دیگر

ممنوع بودند!! (همان سالی که زلزله ی خانمان سوز منجیل اتفاق افتاد!!!!)

اجرای کنسرت های آقای شجریان در آمریکا با آقای پیرنیاکان 1369 همه استادان و هنرمندان دیگر

ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های متعدد (ده کنسرت در نقاط مختلف) آقای شجریان در تهران - 1370 – همه

استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های دور چندم (!!)  آقای شجریان در آمریکا با آقای پیرنیاکان - 1371 – همه

استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت  آقای شجریان در تهران - 1371 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های دور چندم آقای شجریان در اروپا با آقای لطفی - 1372 – همه استادان و هنرمندان

دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های دور صدم (!!)  آقای شجریان در اروپا با آقای مشکاتیان - 1373– همه استادان و

هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های بی شمار (!!)  آقای شجریان در شهرهای مختلف ایران با گروه آوا - 1374 – همه

استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های آقای شجریان باز هم در اروپا با آقای لطفی - 1374 – همه استادان و هنرمندان

دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت آقای شجریان در دبی - 1375 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

اجرای کنسرت های خارج از فصل و داخل فصل (!!)  آقای شجریان در ایران -1376 – همه استادان و

هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

بار هزارم اجرای کنسرت های خارج از فصل و داخل فصل (!!)  آقای شجریان در ایران و اروپا با آقای

طلایی -1377 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

بار میلیونم (!!) اجرای کنسرت های آقای شجریان در ایران و اصفهان و اروپا - 1378 – همه استادان و

هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

بار صد میلیونم اجرای کنسرت های خارج از فصل و داخل فصل و بیرون فصل (!!)  آقای شجریان در اروپا

و آمریکا و ایران با آقای علیزاده - 1379 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

بار میلیاردم (!!) اجرای کنسرت های خارج از فصل و داخل فصل (!!)  آقای شجریان در اروپا و آمریکا

و اجرای راست پنجگاه (!!!) با آقای علیزاده -1381 – همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

بار خارج از شماره (!!) اجرای کنسرت های خارج از فصل و داخل فصل (!!)  آقای شجریان در اروپا با

آقای …….. همه استادان و هنرمندان دیگر ممنوع بودند!!

و صدها کنسرت دیگر بعد از این سال ها که نوشتن همه ی آنها بیشتر دست این هنرمندان به ظاهر

مردمی (!!) را رو خواهد کرد!! پس به همین بسنده می شود!

یادآوری (1):

در همین سال 1381 استاد ایرج سرانجام پس از 25 سال اجازه یافت یک کنسرت در تهران و یک

کنسرت در کرج برگزار کند که اراذل و اوباش محل برگزاری کنسرت را به آتش کشیدند و کنسرت برگزار

نشد!!

یادآوری (2):

هنوز که هنوز است پس از گذشت قریب 30 سال استاد گلپا اجازه ی اجرای کنسرت را در ایران نیافته

است و استاد ایرج نیز پس از همان واقعه از پیش طراحی شده کرج ممنوع الکنسرت شدند!!

خیلی جوش می زنید آقای امیر دل آوازی!!

زیاد جوش نزنید و زیاد از فیوضات آقای شجریان نگویید زیرا با توجه به این همه آزادی برای اجرای

کنسرت و انتشار آلبوم در طول همه این سال ها مبالغ جمع آوری شده ایشان بدون شک سر به دهها

میلیارد تومان می زند، ارقامی که نه من قادر هستم تعداد صفرهای آنها را تا انتهای زندگی بشمارم و نه

حتی مردم مظلوم بم و اردبیل و منجیل و... قادرند در بیداری و حتی خواب به مخیله خویش راه دهند!!

از این زیاده از حد جوش زدن ها و منم منم کردن هاست که امروزه روز به هر کس اسم شجریان را

می گویی، یاد گوشه های اسکناس های میلیاردی ایشان می افتند ولی هنگامی که نامی از امثال ایرج

و گلپا می بری، می پرسند: آیا آنها هنوز زنده اند؟!! و شاعر یا ادیب چه خوش فرموده: جوش زدن به

صندلی گهواره ای می ماند. دائم شما را حرکت می دهد، اما به جایی نمی رساند، گویی همیشه

در حال درجا زدنید!!

پاسخ به بقیه افاضات شما را نیز در اسرع وقت در معرض قضاوت خوانندگان قرار خواهم داد!