خسرو روضه خوانان ایران: شجریان

درود بر رهبر انقلاب اسلامی: حضرت آیت الله خامنه ای

خسرو روضه خوانان ایران: شجریان

درود بر رهبر انقلاب اسلامی: حضرت آیت الله خامنه ای

شجریان کجاش خسرو آوازه؟

 به قلم استاد فرهاد اردکانی

 

دوست عزیزی در مورد مکاتب آوازی ایران بحثهایی رو ایراد فرمودند و در مورد استاد طاهرزاده مطالبی رو بیان میکردند و برخلاف بقیه که ایشون رو پیرو مکتب سپاهان میدونند پیرو مکتب تهران میدونستند که جای بسی تامل داشت البته با دیدگاه کنونی و جالبتر اینکه باز همه چیز به شجریان ختم میشد!!!

اول ذکر چند نکته رو ضروری میدونم البته بنده قصد بحث تئوری و مکتب شناسی ندارم ولی نمیشه از این بحث گذشت مختصرا میگم که مگه مکتب چیه ؟؟؟ آیا مگه مکتب تابع جغرافیا و زمانه؟؟؟شاید در برهه ای از زمان که آواز ما دچار تحولی جدید شده بود و اساتید برجسته و شاخصی پیدا شده بودند برای اینکه تفکیک واضح تری قایل بشند و بتونند سبکها رو متمنایز کنند چنین بحثی به میان اومد ولی با شکوفایی بیشتر و پیدا شدن اساتید بیشتر که هر کدام صاحب سبک و مقامی منحصر به فرد و قدر بودند دیگه به نظر من چنین بحثی هیچ مفهومی نداره البته بحث در این مورد و در مورد مکتب باشه برای بعد که مفصلا عرض میکنم ولی حرف من بر سر فرمایش اون دوست عزیز بود ایشون مکتب تهران رو مکتبی سازی میدونستند نه آوازی !!! که جای بسی تعجب داره حتی به نظر من خود ایشون هم نفهمیدند چی گفتند ایشون خودشون بر سر مکتب آواز بحث میکردند و باز یکی از مکاتب رو رد میکردند خب میتونستند در یک کلمه وجود چنین مکتبی رو در آواز رد کنند و باز جالبتر اینکه ایشون شجریان رو هم پیرو مکتب تهران میدونستند حال اینکه بنده خودم بسیار شنیدم که شجریان و شاهزیدی رو از بزرگان مکتب اصفهان دونستند خب این تناقض در گفته های اشخاص صاحب نظر رو بنده نمیفهمم!!! در هر حال آخرش اینطور نتیجه گرفتند که شجریان که سرآمد مکتب تهرانه به این دلیل موفق نبوده که از استاد خاصی الگو نگرفته و باز هم فرمودند که مکتب تهران چون فاقد ردیف مشخصی در آواز هست نتونسته موفق باشه و مکتب سپاهان چون دارای ردیف قوی و مشخصیه بسیار موفق بوده اما سوال من باز اینه آیا به فرض هم که شجریان پیرو مکتب تهران باشه مگه همه چیز باید به شجریان ختم بشه؟؟؟ مگه شجریان اول و آخر آواز ایرانه؟؟؟چه دلیلی برای این وجود داره که استاد شجریان سرآمد همه آوازه خون های ایران باشه؟؟؟ آیا این چیزی غیر از تعصب و عدم نگرش علمی و عینی صحیح از تاریخ موسیقی و آواز ماست؟؟؟؟ آیا این خود زیر پا گذاشتن حق سایر اساتید و نادیده گرفتن زحمات چندین ساله اونها در طول تاریخ موسیقی و آواز ایران نیست؟؟؟ کسی در شخصیت موقر و بی چون چرای شجریان شکی نداره ولی آیا کسانی که چنین ادعایی دارند و ایشون رو خسرو و سلطان آواز ایران میدونند اطلاع دقیقی از تاریخ و گذشته موسیقی ما دارند؟؟؟ آیا اگه کمی منصفانه قضاوت کنیم دلیل شهرت بی اندازه شجریان رو نمیفهمیم؟؟؟اگه کمی بی جانب قضاوت کنیم میشه از کسانی مثل قوامی..ایرج …گلپا…دردشتی…صدیف و خیلی های دیگه گذشت؟؟؟خب نه!!! اینها کسانی هستند که حتی در سبک و شیوه بسیار از شجریان سرتر هستند …بنده این سوال رو از هواداران بی چون و چرای شجریان دارم که آیا اگه ایرج به جای خواندن در فیلمهای بی محتوای فارسی یک آواز بجای اونها میخوند با اون صدای زیبا و تکنیک فوق العاده باز شجریان جرات عرض اندام داشتند؟؟؟آیا اگه گلپا به نصایح استاد نورعلی برومند گوش میکرد و تدریس خود رو تکمیل میکرد و کمی بیشتر به شخصیت هنری خود اهمیت میداد بااون سبک بدیع و صدای شیرین و گرم ،،،شجریان این توانایی رو داشتند که روی آوازهای ایشون آوازی بخونند؟؟؟ اگه صدیف بجای گوشه نشینی کارهای زیادی انجام میداد شجریان چه حرفی برای گفتن داشت؟؟؟ اگر نسبت به دردشتی بی لطفی نمیشد و ایشون برای همیشه خاموش نمیشدند آیا با شخصیت بزرگی که داشتند باز شجریان چه میکرد؟؟؟ آیا به راستی دلیل شهرت بی اندازه شجریان ریشه در مسایل سیاسی بعد از انقلاب نداره؟؟؟ اگه استاد شجریان بعد از انقلاب سرودهای انقلابی نمیخوندند و ایرج و گلپا و سالیرین طرد نمیشدند آیا امروز کسی شجریان رو میشناخت؟؟؟ نه!!!…بنده شنیدم که گلپا بعد از انقلاب مثل گذشته سر ساعت مقرر خواستند که به استودیو رادیو بروند برای اجرای برنامه گلها ولی ایشون رو راه ندادند و صدای ایشون رو ممنوع کردند و همچنین ایرج و سایرین!!!حال آیا شهرت شجریان از کجاست؟؟؟آیا صدای ایشون گرمتر از سایرینه یا تکنیک و بدعت و نوآوری ایشون ؟؟؟ اگه بعد از انقلاب شرایط برای سایرین هم مانند شجریان بود آیا شجریان امروز صاحب چنین منصبی بودند؟؟؟

بنده هرگز قصد جسارت به استاد شجریان رو ندارم و قصد زیر سوال بردن خدمات و زحمات ایشون در طی سالیان متمادی رو ندارم ولی هرگز بر این اعتقاد نیستم که در میدانی که حرفی برای عرض اندام نیست کسی پهلوان باشه!!!

آواز ما که روزگاری داشت از ساز پیشی میگرفت و هر روز شکوفاتر میشد امرو بعد از 20-30سال درجا زدن به کجا رسیده ؟؟؟ جز خاطراتی از گذشته و بالیدن به گذشته!!!

و این خود گناه سیاسیون و مدیران اجرایی مملکته که چنین وضعی رو به وجود آوردند…اگر این چند استاد رو از دست بدیم دیگه در آواز ایران چه حرفی برای گفتن داریم؟

الان از سال 80به این طرف حتی خود استاد شجریان هم دچار افت شدید در کارهاشون شدند…همش شده بازخوانی تصنیفهای قدیمی و آوازهای ایشون هم مثل تصنیفها همگی تکراری و خسته کننده شده و تنها دلیلش هم اینه که انتظارات از ایشون بیش از تواناییهای ایشون هست

در هر حال باز هم از هواداران ایشون معذرت میخوام که چنین بی پرده سخن گفتم و آماده پاسخگویی و شنیدن نظرات همه دوستان هستم

اخلاق در موسیقی یعنی ایرج و گلپا

 به قلم: استاد نادر 

در جواب یه شجری عقب مانده!! 

اول: حرفای خنده دار عمادو بخونین. 

این ویژگیهایی که گفتم تقریبا همگی در استاد شجریان وجود دارند . در بند دوم نگاه کنین ببینین کجای ایرج و گلپا (مخصوصا گلپا) شبیه پیامبران است؟؟!! این شجریانه که مثل پیامبران عمل کرده و هرگز منحرف نشده و به صراط مستقیم رفته. هیچ وقت نمازش قضا نشده و هیچوقت روزه اش رو فراموش نکرده. هیچوقت عرق نخورده . یه مسلمان واقعی. کجای جناب ایرج و گلپا اینطور بوده؟ گلپا که کاباره داشته و همیشه خدا هم با هایده مست میکرده یا با گوگوش و امثال مهستی و ..... ایرج هم که تا دلتون بخواد بجای فردین تو اون فیلمهای مبتذل خونده.
کی ایرج و گلپا واسه اثر هنریشون ارزش قائل شدن و ما نمیدونمی؟
چرا گلپا بعد از اینکه از گلها رفت بیرون شروع کرد به خوندن ترانه های سخیف؟؟؟
کارنامه گلپا رو در پنج سال آخر فعالیت هنریش در زمان قبل از انقلاب ورق بزنید: حتی یه آواز تو کارنامه اش نیست!!! آخرین برنامه آوازی ایشون مربوط به گلهای تازه شماره 149 (همایون) است که در سال 1352 اجرا شده!! در پنج سال آخر آزادی هنرمندان در قبل از انقلاب ایشون رفت سراغ کاباره داری!!!! و اجرای ترانه های آنچنانی!!! ایرج هم با اینکه زرنگ بود و هرگز توی محافل کاباره ای ظاهر نشد ولی در عوض هر چی دلتون بخواد واسه فردین لب خوانی کرده و درسته تا همون سال 57 آواز خونده اما بهیچ وجه نتونسته از عرق خوردن دست برداره!!!
کدوم پیامبر عرق میخورده و کاباره میرفته؟؟؟
گفتنیها زیادن ولی میدونم تاب انتقاد شما هم خیلی کمه و زود جوش میارین
واسه همین کم نوشتم تا دفعه بعد اگه دلتون خواست بیشتر توضیح بدم ایرج و گلپا کجا و شجریان کجا!!!!! 

 

و حالا جوابهای کوبنده استاد نادر:

اول میخوام این مسئله رو توضیح بدم،نه تنها که باید برای هنرمندان مورد علاقتون دفاع کنید بلکه وظیفتونم هست. فکر نکنید من ناراحت میشم که چرا شما از شجریان دفاع میکنید.نه! اتفاقا باید اینطور باشه.رابطه بین استاد و شاگرد خیلی قویتر از حتی رابطه پدر و فرزندیه.مسلما کارنامه هنری شجریان بد نبوده و فاخرانست.عرض کردم کارنامه هنری!_اول اجازه بدید در مورد مسائل هنری توضیح بدم و بعد وارد مسائل خصوصی افراد بشیم.اول از اینکه اشاره کردید که استاد گلپایگانی از سال 52 به اینور آوازی اجرا نکردند.بله درسته!دلیلش رو تا به حال پیدا کردید؟ آیا متوجه شدید فرق بین برنامه گلهای جاویدان و برگ سبز و ... با گلهای تازه چی هست؟ آیا از مسائل پشت پرده که امثال ابتهاج و ... بودند خبر دارید؟ و باز ایا توجه کردید چرا دیگه پرویز یاحقی در گلهای تازه بیشتر از چند برنامه اجرا نکرد؟ مثل ایرج و تجویدی و گلپا و حمیرا و الهه و مرضیه و ..._جواب سوالتون رو برید خودتون پیدا کنید. اگر نخواستید باز من در این مورد توضیح میدم.پس دلیل واضحی داشته که امثال ایرج و گلپا از سال 52 به بعد دیگه برنامه آوازی در رادیو اجرا نکردند و برنامه مختص امثال لطفی و ابتهاج و شجریان شد. در مورد آوازهای گلپایگانی باید بگم ایشون تنها خواننده ای بودند که بیشترین برنامه رو در گلها داشتند298 برنامه! و جز تنها اساتیدی بودند که در برنامه گلهای جاویدان راه پیدا کردند! 

از اینکه با ادبیات نه چندان زیباتون کلمه سخیف رو به کار بردید شرمندمون کردید.اول از اینکه ترانه های گلپا کدومش سخیف و ضعیف بوده؟ آیا شما فرق ترانه و تصنیف رو میدونید واقعا یا نه؟ مثلا با ترانه های الهه آشنایی دارید؟ترانه های استاد گلپا و ایرج اولا از نظر ترکیب ساز و شعر و اهنگسازی بینظیر هستند به معنای واقعی ترانه! و در اکثر اونها ساز سنتور و ویولون و تار به همکاری هنرمندان برجسته اجرا شده.نکته دوم این هست که در تمام ممالک دنیا کاباره تنها جایی هست که میشه برای مردم عادی ترانه اجرا کرد با قیمت پایینتر و در تمام دنیا تا به امروز بهترین خواننده ها در کاباره میخوندند. احتمالا شما با کلمه کاباره مشکل دارید و فرق بین کاباره لاله زار رو با کاباره های دیگه نمیدونید فقط یه چیزی شنیدید در مورد کاباره.
در مورد افتخاراتی هم که گلپا کسب کرده میتونید مراجعه کنید به ویکیپدیا و یا وبلاگ آقای رحیمی مفصل در پستهای مختلف توضیح داده شده.
اولا گلپا هیچوقت با گوگوش نخونده! مهستی جز بهترین خوانندگان ایران هست که دست پرورده یاحقی و تجویدی به حساب میان.هایده هم به همین صورت. متاسفانه سلیقه شما رو من نمیتونم عوض کنم اما حقایق چیز دیگست. شما اصولا از نظر روانی اسم هایده و گلپا و حمیرا و ... میشنوید ناگهان یاد مستی و کاباره و چلو کباب و لات بازی و اینها میفتید.خب این مشکل روانی رو خودتون باید حل کنید.من وظیفه دارم در مورد اصل هنر و اصل موسیقی در اینجا حرف بزنم . برای من و برای تمامی اهل هنر مهم نیست که شما از گلپا بدتون بیاد یا نه.حقایق برای اهل هنر روشنه.مبتکر ترانه های بزمی خود شخص ایرج و گلپا بودند.البته احتمالا شما با خود کلمه بزم هم مشکل دارید.ببینید آقای محترم اکثر هنرمندان گلها که یکی از اونها حمیرا و پوران و الهه هم به حساب میان قابلیت اجرای موسیقی اصیل برای تمامی اقشار مملکت بودند.همونطور که در برنامه گلها سنگینترین و از همه مهمتر زیباترین موسیقی رو ارائه میدادند وظیفشون بود که برای اقشار دیگه و سلایق مختلف هم از صدا و هنرشون استفاده کنند و با ترفند دیگه بخونند.که کاباره و سالنهای کنسرت نقش بسیار مهمی برای اشاعه فرهنگ و شادی و هنر موسیقی به مردم عوام داشت . این نشان از قابلیت هنری مرضیه و الهه و دلکش و گلپا و ایرج رو میرسوند.نمونه ای از این فرهنگ مایه بیات تهران هست که هم دلکش و ایرج اجرا کردند. در مورد فیلمهای فردین گفتید مبتذل! حیف! چقدر جالبه که همه این فیلمنامه ها رو احمد شاملو مینوشت. باعث تاسفه که شما به فیلمهای ایرانی تنفر نشون میدید. همین فیلمهای آبگوشتی و مبتذل بود که باعث شد یک تنه به رقابت فیلمهای هندی بره و بازار رو قبضه کنه. همون فیلمهای هندی و خارجیهای دیگه که بازار ایران رو قبضه کرده بودند و در امد سینمایی و هنری باید صرف این نوع فیلمها میشد. من به فیلمهای آبگوشتی افتخار میکنم آقای محترم.میدونید چه کسانی پشت کار بودند و با نهایت فقر و کمبود امکانات زحمت کشیدند تا سینمای ایران پیشرفت کنه؟ چه خون دلی خوردند تا فیلمهای ایرانی به سینما ها و خونه های مردم برگرده. همون فیلمهای آبگوشتی مبتذل بود آقای محترم که اکثرا حرف از معرفت و دوستی و عشق خالصانه میزد. حرف از مردونگی و لوطی گری میزد و جالب اینه چقدر درون مایه مذهبی و دینی داشت که شما علاقه دارید.سعی میکرد بهت بفهمونه نماز خوندن در کنار مست کردن و مشروب خوردن یعنی چی و بهت بفهمونه فرق انسان خالص و ریا کار چیه!احتمالا نتیجش رو بعد 30 سال دارید میبینید. در ضمن باید این رو بدونید هنر سینما و بازیگری و اصولا اولین فیلمی که در ایران در اکران سینما پخش شد در سال 1323 بود! سینمای ایران هنوز عمری نداشت! تازه قدمهای اول رو در سینما بر میداشتیم.همه عیب و کاستی ها طبیعی هستند چرا شما توهین میکنید.مگه وقتی شما یه بچه ای رو میخواین بزرگ کنید به حکم اینکه شعورش از یک انسان بالغ پایینتر هست توهین میکنید؟ تحقیر میکنید؟ چرا به شرف و فرهنگ خودتون توهین میکنید؟ این سینما مال ماست مال ایرانه.فردین و ظهوری و میری و قدکچیان اولین سری بازیگران این مملکت بودند. ما قبل از اونها سینما نداشتیم آیا خوندن ترانه های فیلم که مایه 8/6 بیشتری هم داشتند یعنی ننگ و عیب؟یعنی مبتذل؟ همین ترانه ها بود که مردم با موسیقی اصیل آشتی کردند و با دستگاهها آشنا شدند و بعد ار اون هم رفتند آوازهای وزین ایرج رو گوش کردند.این یک بعدی یودن شما از چی ناشی میشه؟ شما میدونید به افرادی که با این ترانه ها و این فرهنگ انس داشتند توهین کردید؟ سخیف و مبتذل!!! یادتون هست که پدر خود جنابعالی در قدیم همینها رو گوش میکردند. تا بعدا فهمیدن دلکش کیه و اواز چیه! شما از ایرج جند تا ترانه ای که باب سلیقتون باشه گوش دادید؟ منظورم اونهایی که 8/6 بیشتری دارند نیست.آیا ترانه های دیگه هم از ایرج گوش دادید؟ مثلا عروس شب! شد از تو رسوا دل من! اینها جز برترینها هستند هم از نظر ارکستر و هم اشعار! همین ترانه ای که در همین وبلاگ داره پخش میشه گوش دادید؟ در همایون هست.الزاما اگر از اون سری ترانه ها خوشتون نمیاد نباید اونها رو گوش کنید چون برای شما نخوندند.شما باید دنبال سلیقه شخصیت باشی.
از همه اینها گذشته کارنامه طلایی آواز های ایرج و گلپایگانی به انضمام ترانه هاشون فراموش نشه!
همین گلهای 516 مهستی و گلپا واقعا از این بهترم هست؟ اگر تونستید امروزه یه اهنگسازی و تنظیم و ارکستر و ترکیب ساز خوبی مثل این برنامه پیدا کنید من تمام حرفامو پس میگیرم.با این حال شما بازم حق دارید شجریان گوش کنید اما حقایق هنری دیگران رو نمیتونید انکار کنید.
در مورد شخصیت گلپا و ایرج حرف زدید.شما گفتید هنرمند کسیه که اگر جلو خلق اثرش رو بگیری میمیره و باید فریادش رو در قالب ترانه هاش بیان کنه. درسته تمام هنرمندان اصیل ما به همین روز افتادند و از همه بیشتر ایرج و گلپا.شما میدونید اول انقلاب استاد گلپا رو در زندان اوین انداختند برای اینکه خونده پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکیست تا........ کعبه و بتخانه یکیست؟ خب این شعر مال شاعر عارف عراقی هست! از زندانی کردن استاد گلپا تا به امروز ایشون نخوندند و طرفداری مزدورانی مثل حکومتگران رو نکردند از قضا تمامی ترانه هایی که در این چند سال اخیر منتشر کردند همگی فریاد خود گلپا بوده مثل ترانه آوازه خوان، جنگ، دلم تنگه،همچو چنگی و.... که احتمالا هیچکدوم رو شما گوش ندادید که باید بگم ساخته استاد تجویدی،ملک،فضل اله توکل و دیگر بزرگان هست که با بهترین ارکستر و ترکیب ساز اجرا شده و به شدت فریاد خودش رو نشون میده.. شما معیار اخلاقی رو به درستی تشخیص ندادید. چرا از خودتون نپرسیدید چطور شد که استاد یاحقی رو 3 سال پیش رژیم کشت؟ چرا از خودتون نپرسیدید چرا به این اهمیت ندادید چه طور شد که انگشتهای ناصر افتتاح رو شکستند؟ چرا نپرسیدید آوازه خوان عارفی مثل ذبیحی رو با 10 ضربه چاقو به قتل رسوندند؟توسط گروه فرقان/ یا ریختندخونه مهدی خالدی تمام ساز های ایشون رو شکستند و نهایتا 3 روز بعد بر اثر سکته مغزی درگذشت؟ چون همگی از نظر اخلاقی و هنری پایبند به یک سری مسائل بودند و تا پای جون ایستادندو هرگز هم دیگه نه خوندند و نه نواختند. شما اینها رو متاسفانه نمیدونید. شما فقط یک خواننده میشناسید و فکر مینید علامه دهر هنر ایران رو گیر آوردید و بقیه اساتیدی که به مراتی استاد خود شجریان بودند رو کاری ندارید! توی مغزتون رفته که گلپا=مستی. مهستی=زنا/ حمیرا= کاباره/ به خدا اگر یک آواز و ترانه از اینها گوش داده باشید. من مطمئنم شما هنرمند نیستید وگرنه هیچوقت نظر منحرف نمیدادید.شما ارزش کار هنرمندان رو نمیدونید شاید هم متوجه نمیشید. به مراتب یک ترانه ای که این خوانندگان اجرا کردند استاد شجریان اجرا نکرد.شما زیبایی ساز شهناز و فرهنگ شریف رو تشخیص ندادید. زیبایی ساز پرویز یاحقی رو نفهمیدید.واقعا من چطور میتونم هنر و موسیقی و آهنگسازی رو به شما توصیف کنم زمانیکه نه ذوقی به این موسیقی دارید و نه هنرمندید! واقعا اگه ارکستر علی تجویدی و ارکستر شاپوری و یا لشگری رو با ارکستر شجریان میتونستید مقایسه کنید،واقعا حرفی نبود . شما برحسب سلقتون لطف کنید موسیقی رو گوش کنید مطمئنا هیچکس هم نه به شما و نه به شجریان و سلیقه ایشون توهین نخواهد کرد. اما در مسائل اختصاصی موسیقی وارد نشید چون از پس شما خارجه. شما که همایون خرم نیستسد که بتونید راجع به کیفیت آواز نظر بدید و یا موسیقی. این حق شماست که بگید خسرو آواز ایران.اما من این کار رو نمیکنم چون من یه شنونده عادی نیستم و هنرمندان دیگه البته. نظر شما نظر شخصی خودتون هست و به مراتب اشاعه دادن نظرات شخصیتون معیاری برای موسیقی نداره. اما همیشه محترمه به حکم اینکه یک انسان و یک شنونده هستید.پس فقط خواهش میکنم ازتون جایگاهها حفظ بشه. لطفا. اخلاقیات برای یک هنرمند نماز وروزه و ... نیست.البته این سلیقه شخصی شماست حتی برای من هم باعث افتخاره. اما اخلاقیات برای یک هنرمند تعهد به هنر و ملیت و آزادگیش هست و همون سه یا 4 موردی. که خودتون قبلا گفتید. که از قضا تمامی هنرمندان گلها داشتند. به ویژه اساتید آوازی مثل خوانساری و شهیدی و گلپا و ایرج و دیگر هنرمندانی که در بالا ذکر شد. درسته شجریان آوازه خوان عالی هست اما نه خسرو آواز ایرانه و نه بهترین. من همیشه گفتم ایرج و گلپا در تاریخ آواز و جنس صدا و تکنیک اسطوره بودند و حنجره طلایی.اما میتونه هزاران اسطوره و حنجره طلایی به غیر از گلپایگانی و ایرج هم باشه که البته بودند!. پس نظرات من برعکس نظرات شما حالت تعدی نداره! ولی من به سلیقه شما احترام قائلم و همچنین اقای شجریان. همه زحمت کشیدندو همه خون دل خوردند.

شجریان : فرود روزگار

بقلم: استاد منوچهری دامغانی 

 

محمد رضا شجریان در مصاحبه با BBC به نکاتی اشاره کرده که لازم است بررسی و به آنها جواب داده شود. 

1- گزارشگر صادق صبا گوینده و مفسر صدای بی بی سی بود. وی چنان تحت تاثیر غرور بیجای شجریان قرار گرفته بود که انگار با خدا یا پیغمبر مصاحبه میکرد!!!!!! 

2- خود شجریان هم امر بهش مشتبه شده بود که واقعا سرآمد همه موسیقیدانان تاریخ ایران است و طوری سخن میگفت که هر کی نداند فکر می کند ایشان سلسله جنبان موسیقی ایرانی است و بقیه همه کشک می باشند!! 

3- صادق صبا: به چه موسیقی ایرانی گوش  می دهید؟ 

-شجریان: هیچی!!!!!! البته فقط به مرتضی خان محجوبی گوش میدم چون بقیه منو راضی نمی کنند!!! 

تحلیل: باز هم جناب شجریان هزاران استاد موسیقی ایران رو به باد تمسخر گرفتند و شخصیت واقعی خودشون رو نشان دادند!!!! 

4- صادق صبا: خب بفرمایید چرا در انتخاب شعر وسواس دارید؟ 

-شجریان: بله نگاه می کنم ببینم آیا واقعا شعر خوبی مونده (در کل ادبیات ایران) که من نخونده باشم؟؟؟. بعد می بینم نه!!!!!!!! همه رو خوندم!!!!!!!! و بنابراین وسواس به خرج میدم!!!!!! 

تحلیل: یعنی همه اشعار خوب اعم از حافظ و مولوی و سعدی و .... رو فقط من  خوندم و هر چی امثال محمودی و قوامی و ایرج و بنان و شهیدی و گلپا و..... خوندن ارزشی نداشته اند!!!! 

5- صادق صبا: خب اصلا به موسیقی غربی گوش می دهید؟ 

-شجریان: نه!!!!!! گوش نمیدم..... ولی خب به سلین دیان گوش میدم همینطور به پاواروتی و نیز فرانک سیناترا و همینطور نیل آرمسترانگ و ویتنی هیوستن و....... 

تحلیل: خب حالا بگین به امیر تتللو و ساسی مانکن و حسین تهی هم گوش میدین؟؟؟؟ بگین دیگه خجالت نکشین!!!

فرارسیدن نوروز باستانی بر همه طرفداران صدای آسمانی ایرج و گلپا مبارک باد.  

 

امیدواریم سال ۸۹ سال موفقیت :

 

 

و سال روکم کنی کسایی باشه که استاد واقعی نیستن:  

شجریان واقعی!

یک قانون طبیعی وجود دارد که انسان به آنچه منع میشود یا کمتر بدست می آورد حریص تر است. و یک اخلاق دیگر هم در خیلی از ایرانیها به نظر من شاید وجود داره که همیشه دنبال خبرهای پرهیجانند.
آقای شجریان همواره از این دو اصل برای منافع خود و محبوبیت به شدت حسن استفاده را کرده اند. ایشان به خوبی میدانند که اگر در بحبوحه تحولات خودجوش مردمی توجه محافل خبری را با یک اظهارنظر تند به خود جلب کنند چقدر موثر است. اینهایی که مینویسم نظرات شخصی من است و قصد تخریب ایشان را هم ندارم ولی تا الان تمام برداشتهایم درست بوده و هرجا من انتقادی نوشتم از این هنرمند آواز متعصبین به من بدون هیچ دلیلی حمله کرده و حاضر به ادامه بحثهایی که از طریق ایمیل با آنان میکردم نشدند و با الفاظی چون "با احق نمیشود بحث کرد" از زیر بار خیت شدن فرار کرده اند و یا صاحبان وبلاگها نظرات انتقادی بنده را فیلتر میکردند.میدانید جرا؟این برمیگردد به حس رستم جویی ایرانیان که همواره دنبال سلطان در رشته خاصی هستیم:سلطان آواز=شجریان، سلطان فوتبال=علی کریمی،  و سایر سلطانها که شاید هیچکدام لیاقت این سلطانیت را نداشته باشند و با چاشنی کردن تعصب جای بحث و انتقاد رو هم به این سلطانها را میبندیم.هیچکس در هر رشته از تمام جهات کامل نیست و بیاییم مانند آمریکاییها معتقد به تیم ورک یا کار گروهی باشیم.
بگذریم گفتم که آقای شجریان از این بلبشوی انتخاباتی استفاده کرد و در یک مصاحبه نه چندان صریح صدای خود را صدای خس و خاشاک نامید و بار دیگر از صدا و سیما خواست آثارش را پخش نکنند الا ربنا. حال جای سوال اینجاست که 90 درصد آثاری که در صدا و سیما پخش میشود از کارهای برنامه گلهای استاد است که حق تولید و پخش وغیره متعلق به رادیو تلویزیون ملی ایران و بعد انقلاب متعلق به صدا و سیمای کنونی است و شجریان حقوق خود را به عنوان کارمند صدا و سیما دریافت کرده و حقی ندارد.بگذریم که با زیرکی خاصی بی بی سی با پخش سرود سپیده اینطور القا کرد که منظور ترانه های انقلابی است و خود شجریان هم گفتند که ترانه های من هیچ سنخیتی با اوضاع کنونی ندارد و با اینکار به شجریان رو دست زد و او متوجه نشد و اون مقاله کیهان هم همین را آتو گرفت. اگر هم پخش همزمان تصنیف سپیده با جمله عدم سنخیت که شجریان اعلام کرد آگاهانه بوده و شجریان هم میدانسته پس شجریان را میتوان حامی مخالفان احمدی نژاد دانست ولی اینهم چیزی است که معلوم نیست.
شجریان باز به نتیجه دلخواهش رسید و آن قرار گرفتند در صدر خبرها و وبلاگها و روزنامه ها بود و این خبر که ورد مجالس که "آی شنید شجریان دوباره به صدا سیما اعتراض کرده!!!!" و این در حالی بود که با این آلبوم های ضعیف آخرش که حتی از پس یک بازخوانی هم برنیامده بود (مخصوصا تصنیف "دیدی ای مه"گلهای 176 که به گل به مستان معروف بود که به رهبری ارکستری استاد صبا و با پیش درآمد و سلوی مهدی خالدی به نهایت زیبایی و با کیفیت ضبط خوب هم موجود بود)داشت در مقابل خوانندگان جوان کنار میرفت و همایون شجریان هم کمتر از طرف آهنگسازان مورد توجه قرار گرفته بود خواست با این طرفند روح جدیدی بدمد بر پیکره بی جان آواز خود و پسرش.
------ اگر ذره ای حقانیت دارد همایون شجریان هم باید همین درخواست را بکند تا ببینیم معروف میشود-----
نخیر همایون درخواست نکرده و صدایش همین الان دارد از صدا و سیما پخش میشود پس پسر استاد صدایش برای خس و خاشاک نیست و من اگر جای استاد بودم اگر اعتقاد قلبی به حرفم داشتم که من عاشق مردمم با پسرم که به مردم پشت کرده دیگر روی سن نمیرفتم. هروقت همایون هم همین درخواست را کرد آنوقت مطمئن باشید بزرگترین اشتباه رو کرده چون او که شجریان پدر نیست که چنان اعتبار شناخته شده ای را کسب کرده باشد(البته به ناحق).آقای شجریان تا آخرین لحظات متعهد به نظام پهلوی بود و وقتی که گروه موسیقیون مذهبی از او خواستند که بین "مرکز حفظ و اشاعه"(با تمایلات مذهبی) و رادیو (حکومت پهلوی) باید یکی را انتخاب کند رادیو را انتخاب کرد و با داریوش صفت رابطه شان تاریک شد ولی در لحظات اوج انقلاب همین کاری که الان میکند را کرد و در زیر زمین ترانه انقلابی ضبط کرد و خود را از سرنوشت استادن واقعی چون ایرج و گلپا نجات داد و از طرفی آشنایی آیت الله خامنه ای با پدر ایشان در مشهد و شناخت از خوانواده مذهبی ایشان باعث شد(این دو عامل)که ایشان به عرصه آواز بگردند وگرنه ایشان را گفته بودند در یک اداره کشاورزی کار کند و آواز را فراموش کند و شدند تنها خواننده گلهایی بعد انقلابی که شناخته شده بودندو مطرح و در نبود سایر اساتید و عطش موسیقی در فضای بسته آن زمان و رفتار توام با ناز ایشان از ایشان به سرعت یک چهره کاریزمای آوازی ساخت. مردم فمجبور بودند فقط برای شجریان بلیط بخرند و ایشان هم از ارزانترین نوازندگان استفاده میکردند که حداکثر سود را داشته باشد و به اینکار میگفتند جوانپروری و میدان دادن به جوانان. الان طوری شده که اگر کسی بگوید شجریان استاد من است یا من از نوارهای ایشان استفاده کرده ام جامعه سلطانپرست این خواننده را دوست میدارد و هرچه این نزدیکی بیشتر دوست داشتن هم بیشتر. و به همین دلیل است که هیچ آوازخوانی چیزی جز خوبی و اظهار شاگردی چیزی نمیگوید. باید بگویم در تعلیم شاگردان هم ایشان همه را به دستگاه تقلید تبدیل کردند الا پسر خودش و در یکجا با زیرکی در مصاحبه با یک تلویزیون بیگانه گفتند دو نفر هستند که از همه بهترند و تمام رموز آواز را به پایان برده اند یکی "سینا سرلک" و دیگری "همایون شجریان"در حایکه ایرج بسطامی، علی جهاندار، صدیق تعریف و بسیاری دیگر که خود کلی بارشان بود کنار زده شدند علت این بو که هدف "همایون"بود و نفر بدی برای این انتخاب شده بود که کسی شک کند که استاد تبعیض قائل است بنابراین سعی کرده یک حریف دست و پا بسته و تقریبا نابلد را رقیب همایون کند که از قضا سینا سرلک بر اساس همین تشویق، روحیه دو چندان گرفت و موفق تر هم شاید شد. یک واقعیت است که اکنون "سالار عقیلی" در حالی که شاگر د صدیق تعریف بوده الان خیلی بهتر از همایون است و ازدواجش با شاگرد مکتب مرتضی محجوبی (البته از طریق فخری ملکپور) یعنی حریر شریعت زاده باعث شد فنون موسیقی ناب ایرانی را هم ناخواسته فرابگیرد و این را در بازخوانی تصانیف قدیمی اش میتوان دید بخصوص تصنیف"ز داغ حسرت در آتشم"روی ملودی عارف قزوینی که به بهاردلکش معروف است که اول بار توسط استاد شهیدی و ارکستر گلها اجرا شده بود را بازخوانی کرده اند و به زیبایی
و ریزه کاریهای مینیاتوری تصنیف را تا حدود زیادی بخوبی پیاده کرده اند. حال مقایسه کنید با بازخوانی تصنیفهای"شب جدایی"(ساخته مجید وفادار در دشتی که با ارکستر گلها با صدای استاد حسین قوامی اجرا شده بود) و یا "آتشی در سینه دارم جاودانی" که به کل دچار اشکال ایرادات فراوانند. تنها ابتکار افزایش مترونم بوده که وضع را بدتر هم کرده. خواب برای یک پدر دیدن اینها سخت است. در تنبک نوازی هم پیرو سبک "تلاپ و تروپ" یا "فرهنگفری" است که با احترامی که به این خدابیامرز میگزارم اما در بین آشنایان موسیقی ایرانی (نه موسیقی سرودی) جایی ندارد. تکنیکهای اساتیدی چون حسین تهرانی، محمد اسماعیلی، امیر بیداریان نژاد، بهمن رجبی و جهانگبر ملک کجا و فرهنگفر کجا! چه رسد به همایون.
درخواست پدر از گروه دستان که با پسرم کنسرت بگذارید به خاطر من، به گوشم رسیده چون گروه دستان بیشتر تمایل دارد با سالار عقیلی کنسرت بدهد و قبل از آن هم با وی کنسرتی داشت به نام "دریای بی پایان" و بعد از این کنسرت باز هم با سالار عقیلی همکاری کرد.چون این گروه یکی از معتبرترین گروه های فعال موسیقی سنتی کنونی است
اما بشنوید از دعوت نکردن از همایون شجریان برای خوانندگی ارکستر ملی در حالیکه سالار عقیلی و سینا سرلک هردو خواننده آنند. با این ترفند اعتراض به صدا و سیما اینهم می افتد به گردن اینکه ما را دوست ندارند و کنار گذاشته اند به دلایل سیاسی.الان خوانند اصلی ارکستر ملی نه قربانی بلکه سالار عقیلی است که خیلی از موفقیتهایش را مدیون ارشد طهماسبی (شاگردی که از استادش علیزاده برتر شد کنارگذاشته شد توسط مافیهای موسیقی ایران) است.
همچنین از سالار عقیلی دعوت میشود که معتبرترین ارکسترهای کلاسیک اروپایی برنامه اجرا کند.
اینها همه برای یک پدر سخت است.اما ترفند ترفند قدیمی است و اینبار با تلاش من و امثال من جلوی گول خوردن دوباره دوستداران موسیقی گرفته خواهد شد. خواننده درجه دو ایران هیچ کس به تنهایی نخواهد بود سلطان الکی شجریان نمیتواند همایون را به مقام سلطانی آبکی برساند مگر خود همایون بدون تکیه به قدرت پدر خود به آموختن و تمرین بپردازد.البته آوازخوانهایی را میشناسم که در حد نزدیک به خوانندگانی چون شهیدی و قوامی و محمودی خوانساری میخوانند ولی خاموشند و سکوت را بر مجادله با پدرخواندگان موسیقی کشور ترجیح داده اند.بقیش باشه برای بعد اگه تحمل داشتید.خوش باشید. 

 

منبع: http://shabzendeha.blogfa.com