خسرو روضه خوانان ایران: شجریان

درود بر رهبر انقلاب اسلامی: حضرت آیت الله خامنه ای

خسرو روضه خوانان ایران: شجریان

درود بر رهبر انقلاب اسلامی: حضرت آیت الله خامنه ای

ضعفهای صدای شجریان

 به قلم استاد منوچهر

صدای انسانهای معمولی با یک حنجره‌ متوسط قادر به بیان فقط چند نت پی در پی از بم ترین حالت تا زیر ترین حالت  ممکن هست . اما حنجره  معدود افرادی از جمله ایرج و گلپای عزیز قادر به اجرای چندین نت بالاتر و پایین تر از نتهایی است که یک حنجره‌ معمولی قادر به اجرای آن است .همانطور که خودتان نیز می دانید برای رسیدن به نتهای بالا تر و زیر تر در افرادی که محدوده‌ صدایی آنها متوسط مردانه است ( باریتون) فقط با بلندتر کردن صدا و در نتیجه انبساط حنجره و کشیده تر شدن تارهای صوتی میسر خواهد بود. تنها فرق بین حنجره‌ آدمی و سازهای زهی در نحوه‌ کوک کردن آن است . اکثر قریب به اتفاق سازهای زهی دارای کوک ثابت هستند . یعنی نتها با اسامی مختلف بر روی بدنه‌ آن علامت گذاری شده اند ... یا محلی برای گذاشتن انگشتان دست برای کوتاه یا بلندتر کردن زه در نظر می گیرند . اما در حنجره‌ آدمی چنان کوک ثابتی وجود ندارد و تنها راه رسیدن به این موضوع و درست ادا کردن نتها آشنایی کاملا حرفه ای با علم « سلفژ » است . سلفژ به خواندن قطعه های موسیقی با در نظر گرفتن توامان نغمه و وزن آن نغمه گفته می شود.

تفاوت بین این دو (ساز و حنجره) بر اثر تاثیرات  آب و هوا ، استفاده‌ بیش از اندازه‌ در یک برهه‌ زمانی (مثلا چندین کنسرت متوالی) و یا استفاده از حنجره (ساز) در سالهای متمادی ( برای ابی نزدیک به ۳۶ سال) و استفاده از غذاهای داغ و روغنی ، استفاده از دخانیات و ...   آشکار تر می شود . و اینکه از بین موارد بالا فقط و فقط آب و هوا در وضعیت صدایی یک ساز بی جان تاثیر گذار است .  پس آماده نبودن صدای یک خواننده در یک کنسرت یا خارج شدن از نت مورد نظر و اجرای فالش آن در یکی دو مورد  باعث افت کلاس و کیفیت  برای خواننده نخواهد بود . این افت فقط از نظر کسانی مطرح است که با حنجره‌ آدمی آشنا نیستند . در میان خوانندگان شجریان از آن دسته خوانندگانی است که هرگز قادر به اجرای نتهای بالا نیست و نبوده و نخواهد بود. زیرا ایشان دارای یک حنجره معمولی و حتی متوسط به پایین است.

خاطرات مژگان شاگرد شجر!

این هم دستپخت شجر! لطفا توجه کنین به توهینهای مستقیم و غیرمستقیم شجر به دو استاد مسلم آواز یعنی ایرج و گلپا!!!!!!

من مژگان هستم شاید منو بشناسین!!! عارضم به حضورتون که دختری 18-17 ساله بودم که خیلی به آواز علاقه داشتم و برای شروع پیش جناب شاپور رحیمی رفتم و حدود یکی دوسال پیش ایشون کار کردم و مقدمات رو آموختم و چون جناب رحیمی برای تعلیم هنرجوی خانم مشکلاتی داشتند به ناچار بقیه راه رو نزد جناب کورس سرهنگ زاده پیگیری کردم.با اینکه مسافت تهران تا کرج زیاد بود اما باور کنین شوق دیدار مجدد استاد سرهنگ زاده با اون اخلاق خوبشون منو وادار میکرد تا برای شرفیابی لحظه شماری کنم. اونجا بود که ایشون به من تحریرهای شورانگیز رو آموزش دادند.به من تاکید میکردن که تحریر باید از سینه خارج بشه نه گلو به من میگفتن فکر کن میخوای از سینه چهچهه بزنی منم میگفتم چشم و تقریبا نزدیک یک سال شاید هم بیشتر فقط روی ادای تحریر من کار کردن.همیشه به من میگفتن تحریرهات منو یاد بانو قمر وزیری و پوران میندازه.البته خود ایشون هم تحریر و از سینه اجرا میکردن. و نکته دیگه اینکه میگفتن باید برای ادای صحیح شعر باید حتما به سیلابهای کلمات توجه کنی و مصوت ها رو درست ادا کنی. خودم هم همینجوری کارهای ایرج و گلپا رو تمرین میکردم و یادمه یه روز گفتم استاد اجازه هست از گلپا یه آواز بخونم...گفت بخون منم آواز معروف مست مستم رو خوندم و برای اینکه خودشیرینی کنم تحریرهای رضوی گلپا رو یکم کش دادم تا رکورد بشکونم.نمیدونم چقدر شد اما نزدیک 30 ثانیه شد شایدم بیشتر خودم که نمیفهمیدم...یه لحظه به خودم اومدم دیدم استاد داره میخنده.گفتم استاد چرا میخندی بد خوندم؟...گفت نه دختر جان خوب خوندی اما گلپا اگه زیاد چهچه میزنه حساب کتاب داره توی همیناثری که خوندی اول باید تحریرهای استاد رو میشمردی اگه این کارو میکردی میدیدی که با نظم خاصی بالا میره و فرود میاد و روی موقعیت درست گوشه ایست میکنه و فراز و فرودش درسته اما شما هی شروع میکنین و ناتموم دوباره شروع میکنین و در نهایت تموم که اصلا جالب نیست اما قشنگه...بگذریم توی این مدت تبدیل به یه آوازه خون درست و حسابی شدم تا اینکه یکی به من گفت خب برو پیش شجریان هرچی باشه استاد اول ایرانه منم وسوسه شدم و با هزار مکافات رفتم.دفعه اول به من گفت خب تا حالا چقدر کار کردی منم گفتم .بعد گفت افشاری بخون.منم تا در دهن باز کردم دیدم سگرمه هاش رفت توی هم و با لبخند تمسخر آمیزی بعد از چندتا گوشه که خوندم گفت: خوبه بدک نیست یه چیزایی میدونی!!! چند جلسه رفتم یه روز به من گفت ببین جانم تحریر رو باید نرم ادا کنی تحریر مثل حریره باید نرم و لطیف باشه...به من آموزش داد!!! منم خوندم .،. گفت اینجوری نه نرم.!. گفتم خب استاد چیکار کنم صدام اینجوریه حنجرم اینجوریه تحریر هام چکشی و سینه ایه ..گفت تحریر رو نباید ول کنی باید با حنجره مهار کنی!!! گفتم اما قبلا میگفتن باید از سینه بیرون بدم.گفت : خب اشتباه گفتن جانم!!! گفتم خب ...بعدش گفت : تحریر باید مختصر و مفید باشه باید اول شعر و بخونی کامل بعد تحریر بدی اونم در حد خودش!!! گفتم خب استاد من روی کارهای ایرج و گلپا کار کردم و آرزو دارم راه اونها رو ادامه بدم.گفت : خب ببین جانم ایرج و گلپا خوننده های خوبی هستن اما اگه میخوای آواز اصیل بخونی نباید از اونها تقلید کنی.ایرج و گلپا آواز خودشون رو دارن  اما آواز اونها با آواز اصیل فرق داره!!! من که گیج شده بودم گفتم خب باید کراهای کی رو تمرین کنم؟ گفت خب بنان، ادیب طاهرزاده و ... گفتم خب استاد بنان صداشون مخملی بود و دو دانگ بیشتر نبود اما صدای من شش دانگه و شورانگیز... ادیب و طاهرزاده و تاج هم که تحریرهای چکشی و شلاقی زیاد میخونن.گفت : خب جانم میخوای شما بگو من تمرین کنم!!! گفتم نه استاد من قصد توهین نداشتم. و همینجور ادامه داشت و مثلا وقتی توی اوج تحریر میزدم میگفت باید کاری کنی که نت آ با نت ای یکی بشه و وقتی یه خواننده ماهر میشی که بتونی با آ ای و او و ... یه نت بخونی...آخرشم نفهمیدم چه لزومی داره خب درسته خیلی مهارت میخواد اما وقتی میشه مثلا آمدی رو یه جور بخونی و آتش رو یه جور دیگه تا حس کلمه ادا بشه چه لزومی داره مثل هم بخونی و تکراری بشه؟ باور کنین چندماهی که پیش ایشون بودم دیگه نمیتونستم درست بخونم.  یه روز عصبانی شدم و دیگه نرفتم کلاسش و یادمه غروب بود یه آواز از ایرج گذاشتم و بعدش شروع کردم به چهچه زدن!!! دیگه خانوادم صداشون در اومد گفتن مگه دیوونه شدی؟ گفتم آره این شجریان منو دیوونه کرد!!! گفتن چی میگی تو؟ گفتم خب راست میگم دیگه.   مگه ایرج و گلپا و قمر و ... بد میخوندن که شجریان میگه اینجوری بخون.؟. بخدا نمیدونم شجریان چه جوری تونسته 40سال اینجوری خفه بخونه؟!؟ خودش خسته نشده؟!؟ گفتن دختر جان شجریان بزرگترین استاده!!! گفتم نخیر بزگترین استاد ایرج و گلپا هستن. تازه به نظر من استاد سرهنگ زاده از شجریان هم خیلی خیلی بهتر میخونه.دیگه بخدا از شجریان خسته شده بودم .وقتی فکر میکردم استاد سرهنگ زاده به اون ماهی رو ول کردم و رفتم پیش شجریان از خودم بدم میومد.خواستم دوباره برگردم پیش استاد سرهنگ زاده که درگیر ازدواج شدم و بعد از تقریبا یک سال و نیم بنا به دلایلی از همسرم جدا شدم..خواستم ادامه بدم که مریض شدم و از ناحیه ریه چپ دچار بیماری شدم..بعد از 4-5 تا عمل خداروشکر خوب شدم ولی دکترا بهم گفتن نباید به ریه فشار بیاری...یه 2-3 سالی صبر کردم تا کاملا خوب بشم.الان که تقریبا خوب شدم دیگه نمیتونم بخونم.دیگه حتی نمیتونم یه مصرع شعر رو کامل بخونم نفس کم میارم. الانه که باید برم پیش شجریان و بگم بیا حالا من در خدمتم!!! الان مثل مثل خودت میخونم!!! بی حس و حال و بی جون!!! الان میتونم مثل شما با گلو بخونم!!! اما میخوام برام دعا کنین که خوب بشم و بتونم مثل سابق بخونم.میخوام برم پیش استاد سرهنگ زاده و بگم غلط کردم.بگم الان یه دل پر درد دارم که میتونم مثل شما اشک چشمها رو جاری کنم.   میخوام بعد از کلاس ایشون برم پیش استاد ایرج و منو راهنمایی کنن.حالا میفهمم کسانی که به شجریان میگن استاد چه کسانی هستن.کسانی که چشمها و گوشهاشون رو بستن و فقط شجریان رو میبینن. خدا هرگز کسانی رو که به ایرج و گلپا و شهیدی و دردشتی و ... ظلم کردن نمیبخشه...ایشالا منو ببخشه و همه رو ببخشه 

با تشکر از وبلاگ خانم روشنک که این مطالبو به من دادن.

حسین

فرا رسیدن ایام  عزاداری حسین بن علی (ع)   

بر همه طرفداران تنها استادان واقعی آواز ایران   

ایرج و گلپا تسلیت باد.

 

تون صدای آوازخوانان-به قلم استاد منوچهر

 تون صدای آوازخوانان-به قلم استاد منوچهر

به طور کلی موسیقی دانان و بخصوص کسانی که در زمینه صدا و سلفژ کار میکنند صدای اشخاص را به سه دسته اصلی تقسیم میکنند که این سه دسته عبارت اند از :باس-باریتون و تنور.صداهای باس صداهایی هستند که قابلیت اجرای نت های بسیار پایین را دارند و معمولا صداهایی بم و پر هستند مانند محمد نوری.صداهای باریتون به صداهایی گفته میشود که توانایی اجرای نت های بین بالا و پایین را دارند مانند داریوش و صداهای تنور به صداهایی گفته میشود که از نت های رو به بالا شروع شده و به نت های اوج میرسند که این نوع صداها بهترین و کمیاب ترین نوع صدا به حساب می آید و معمولا در کشور های اروپایی این صداها رو به موسیقی کلاسیک می آورند و در زمینه اپرا فعالیت میکنند .صدای ایرج و گلپا نیز از دسته صداهایی به حساب می آید که تنور هست و قابلیت اجرای نت های بسیار بالا را دارد.

تفاوت صدای ایرج و گلپا با شجریان در این است که اوج صدای شجریان نت (لا) می باشد اما ایرج و گلپا سابقه خواندن تا نت (دو بالا) را هم در جوانی دارند.نت دو بالا که همان سومین دو می باشد (بدون احتساب دو معکوس ) بالا ترین نت ممکن برای صدای مرد است که تا به حال اجرا شده است و می توان به جرات گفت تعداد کسانی که در جهان توانایی اجرای این نت را دارند به تعداد انگشتان دو دست نمی رسد.نکته دیگری که ایرج و گلپا را از دیگر خوانندگان تنور ایران جدا میکند قدرت صدای هر دو است.لازم می بینم نکته ای را یاد آوری کنم و آن این است که بین قدرت صدا و صدای بالا تفاوت های زیادی است.خواننده ای که صدای آن تنور هست ۱۰۰٪ صدای بالایی دارد ولی این دلیل نمی شود که بگوییم آن شخص صدای قوی دارد .شخصی که تنوریست هست به صورت مادر زادی صدای بالایی دارد یعنی صدای وی از نت بالا شروع میشود و به یک نت اوج میرسد اما چگونه بیان کردن نت بالا هست که قدرت صدای وی را مشخص میکند مثلا کسی که نت لا را می خواند آیا توان کشش آن را دارد؟ یا آن نت را در اجرای زنده هم میتواند بخواند؟آیا وقتی آن نت را میخواند صدای وی گوش خراش نمی شود ؟(مثل آقای شجریان). اما ایرج و گلپای عزیز تمام شرایط یک صدای قوی را دارند هم قدرت کشش دارد و هم توانایی اجرا به صورت زنده و هم بیان نت بالا به صورت گوش نواز...

نکته دیگری که لازم به توضیح می دانم این است که اکثر خوانندگان و شاید بشود گفت تمامی خوانندگان در اجرای زنده نت آهنگ ها را ۲ تا ۳ پرده پایین می آورند تا به صدای آنها فشار نیاید و به راحتی چندین ترانه را بخوانند.اما به جرات می توان گفت فقط ایرج و گلپا هشتند که آهنگ ها را با همان نت آلبوم می خوانند و گاهی پیش آمده که صدای آنها در حدود ۲۰ تا ۲۵ بار به روی نت بسیار بالای سل می رود که برای مثال می توان از آواز دشتی ایرج (گلهای رنگارنگ ۵۳۴) و آواز مست مستم ساقیای گلپا یاد کرد که ایندو عزیز در مجموع بیش از ۱۵ بار روی سل میروند و هیچ مشکلی پیش نمی آید .نکته دیگری که در مورد ایرج و گلپا گفتنی است این نکته هست که در موسیقی جهانی یک خواننده استاندارد صدای خود را نباید از حلق به بیرون بدهد بلکه باید صدای خور را از قسمت دیافراگم بالا بیاورد و از دهان و بینی به بیرون بدهد که این امر مستلزم تمرین بسیار زیاد است و این امر در ایرج و گلپا به صورت مادر زادی می باشد امری که در موسیقی ما به آن هیچ توجه ای نمیشود چرا که اکثر خوانندگان ما موسیقی سنتی را خراب کرده اند (مخصوصا اقای شجریان) و ریتم را به صورت حلقی و با تحریر اجرا می کنند که اصلا در جهان این گونه خواندن مورد قبول نیست و  می توان گفت تنها تعداد بسیار کمی از  خوانندگان  در ایران وجود دارند که موسیقی را به صورت اصولی آن اجرا کرده اند که برای مثال می توان به  محمودی خوانساری -قوامی و بنان... اشاره کرد.

جوابیه وبلاگ دلاواز

پاسخی به مطالب وبلاگ فراموش شده دلاواز در رابطه با هنرهای شجریان

بقلم: استاد منوچهر

بتازگی در وبلاگ دلاواز در خصوص ویژگیهای شخصیتی و هنری شجریان (خواننده درجه دو گلها) مطالبی عناون شده که هر کس نداند فکر میکند شجریان خواننده نیست بلکه استغفرالله خود خدا یا پیغمبر است که از آسمان نازل شده است!! این مطالب بقدری کوته فکرانه و متعصبانه نوشته شده که غیر از افسوس و دریغ چیزی برای خواننده فلک زده باقی نمیگذارد!! در اینجا پاسخی بر برخی مطالب ارائه شده در این وبلاگ وابسته به لابی شجریان و شجریانیسم منحط داده میشود تا این وبلاگنویسان مفلوک و جیره خور به خود بیایند و در باره کسی که هیچ اعتقادی به مرام اسلامی و حکومت مقدس جمهوری اسلامی ندارد (از جناب نوید عزیز میخواهم عکس ایشان با دختر جوانی که در اروپا گرفته اند و دوستان ارجمندم در سایت ملکوت آن را منتشر کردن و در آن چیزی نمیبینیم جز دست در گردن دخترک نامحرم انداختن توسط استاد!! نشان دهند تا مشخص شود این به اصطلاح هنرمند مردمی و لابد آزادیخواه (!) از چه سلوک و مرامی برخوردار است!! و مطالب کذبی که در باره ایشان نوشته شده تا چه اندازه از واقعیت به دور است!!) با نام و یاد خداوند منان به این موارد اشاره میکنم. امیدوارم دوستان صاحب سخن بیطرفانه بخوانند و بیطرفانه در مورد مطالب آن نتیجه گیری کنند.

نویسنده فرموده اند: "به‌نظر من، این بسیار بسیار مهم است که آوازخوان، چه شعری را برای آوازش برمی‌گزیند و چه پیامی را درون‌مایه و دست‌مایه‌ی کار هنری‌اش قرار می‌دهد و این قطعاً باید به‌عنوان یکی از معیارهای رتبه‌بندی آثار هنری شناخته شود..... اما به‌نظر من، مهم است که ببینیم فرد از صدایی که دارد چگونه استفاده می‌کند و در چه جهتی و با چه روشی آن را به‌کار می‌بندد.

جواب: دقیقا همینطور است که شما میفرمایید. آقای شجریان که صاحب گرفته ترین صدای آوازی تاریخ است و همگان بر آن صحه میگذارند (و در واقع خود شما هم غیرمستقیم دارید به آن اشاره میکنید!)، از همین صدای خود در راه ناصحیح استفاده کرده و میکنند! ایشان به دلیل شهرت خوانندگی اش از انقلاب (بدلیل ممنوعیت تمام صداهای دیگر!) دختر زیباروی جوانی را در آغوش میگیرند بدون اینکه متوجه باشند یا اعتنا کنند که این کارشان سواستفاده از صدا و هنر و شهرت و نوعی بی اعتنایی به محرمیت و نامحرمیت است!!

فرموده اند: "ابتذال، سطحی‌نگری،‌ترویج احساسات‌ عوام‌پسندانه (پوپولیستی) و گرایش به سمت‌ترانه‌هایی که از لحاظ ادبی نه تنها ساده، بلکه غلط هستند و کمترین ارزش ادبی و مفهومی ندارند؛ برخی از آفات هر موسیقی به‌حساب می‌آید. در این بین، شجریان فقط به‌خاطر صدایش شجریان نیست.....و هنرش را به «ابتذال» نیالود و دامن هنر را از بی‌هنری پاک نگاه داشت. به‌قول خود شجریان: «ما راضی نشدیم که هر جایی کار کنیم».

جواب: بله ایشان راضی نشدن هر جایی کار کنند!! به غیر از کنسرتهای آنچنانی اروپایی در بین زنان لوده و بی حجاب و بدون کوچکترین پایبندی به اسلام و ارزشهای دینی هرگز خود را به ابتذال!!! آلوده نکردند!! هرگز با ضدانقلابیون ساکن آمریکا و اروپا و سایر قاره ها نشست و برخاست نکردند و عکس یاردگاری نگرفتند و به خون شهیدان دهن کجی نکردند!! هرگز جناب نویسنده!! ما معنای ابتذال را میفهمیم!

خود جناب استاد فرموده اند: " اجاره‌خانه نداشتیم بدهیم؛ ولی هر جا هم نمی‌رفتیم کار کنیم...»!!

جواب: عجب!! با برگزاری هزاران کنسرت در مدت سی سال پس از انقلاب که اتفاقا اغلب آنها نیز در خارج از کشور بوده و آمار آن در وبلاگ دوست عزیزمان نوید موجود است، شما دیگر نباید دم از بی پولی بزنید! پس میلیون ها (بخوانید دلار!) پول بی زبان که از جیب مردم در سراسر دنیا به جیبتان واریز شده برای خریدن خانه کافی نبوده؟؟ راستی پول های پروژه  بم (!!) چی شد!؟؟

فرموده اند: "..........این که کسی صدایی خوش داشته باشد و این یگانه دارایی او باشد، به هیچ وجه دلیل ارزشمندی آوازی که می‌خواند نیست. متأسفانه و به غلط، این تفکر در میان جوانان و بدنه‌ی جامعه‌ی ما رواج پیدا کرده است که آن‌گاه یک آواز شنیدنی و زیباست که خواننده‌اش صدایی خوش دارد.. "

جواب: همین که طرفدراران صدا و البته هنر آقای شجریان میپذیرند که صدای ایشان در برابر بسیاری صداهای دیگر که در مدت سی سال گذشته سکوت کرده اند صدایی نیست!! اعترافی مناسب است!

فرمددین: "شجریان گاهی ما را با شعرهای جدیدی که تا کنون نشنیده‌ایم آشنا می‌کند، و گاهی زیباترین شعرهایی را که قبلاً شنیده بودیم ولی از یادشان برده‌ایم و در کنج حافظه خاک می‌خورند‌، دوباره از گنجه‌های فراموشی بیرون می‌آورد و گرد و خاک آن‌ها را می‌گیرد و تازگی و طراوت همیشگی آنها را به یاد ما می‌اندازد.

جواب: بله درست است! شجریان تبحر خاصی در دزدیدن و بازخوانی ترانه ها و تصنیف های دیگر خوانندگان و استادان دارد و 80% ترانه های ایشان مسروقه از سایر آوازخوانان است! بنابراین شنونده براحتی بیاد میآورد که فلان ترانه ای که شجریان میخواند مال کدام خواننده نگونبخت و احتمالا مرحوم است که ایشان با خواندن دوباره آن ترانه یا ترانه ها را کاملا بدون آن حال و هوا و شرایط و صدا و ساز میخوانند و در واقع در امانت های گرانبهای گذشتگان بیصدا خیانت میکنند!

فرمودین: "بر خلاف آن چیزی که برخی تصور می‌کنند، شجریان یکی از متواضع‌ترین آوازخوان‌های ما روی صحنه است. "

جواب: از این جوکها بیشتر بگین تا بخندیم!! تواضع و فروتنی ایشان را د مصاحبه ها و کتابهایشان (!!) دریافته ایم!! اینکه آواز در ایشان (و همایون عزیزشان) تمام میشود!! اینکه هیچ صدایی در ایشان تاثیری ندارد چون همه صداها از ایشان کمترند (راز مانا) و..... بهتره مقداری واقع بین باشید دوست عزیز! با این ادعاها بیشتر خودتان را کوچک و شجریان را خوار میکنید!

فرمودین: "شجریان هرگز سعی نکرده است و نمی‌کند که با تحریر (چهچهه)های بلند و طولانی و نمایشی، موجب تحریک حضار و گرفتن تشویق‌های مداوم از آن‌ها شود. شجریان هرگز به این کار معروف نبوده است که مثلاً فلان ثانیه پشت سر هم تحریر زد. این در حالی است که سایر کسانی که گاهی نام‌هایشان در سطح نام شجریان مطرح می‌شود تماماً نه تنها این کار را کرده‌اند و می‌کنند‌،‌ بلکه گویا علاقه‌ی زیادی هم به چنین قیافه گرفتن‌ها و به رخ کشیدن‌هایی دارند ".

جواب: شما دارین از گلپا و ایرج انتقاد میکنین و در خفا به خیال واهی خودتان بر این دو بزرگ میتازید!! هر ننه قمری هم میفهمد که مخاطب شما ایرج و گلپاست! باید عرض کنم که شرافت ایرج و گلپا قابل خرید و فروش نیست! آنها تا وقتی که اجازه نداشتند نخواندند و جنجال هم نکردند و وقتی هم که برگشتن آلبومهایشان میلیونی به فروش رفت! چرا کسی دیگر نوار شحریان را نمیخرد!؟ دوستی میگفت شجریان که قبلا نوارهاش بد نمیفروخت الان در کل کشور سی هزارتا نمیفروشد و اشاره میکرد به آلبوم غوغای عشقبازان (با آن نام مسخره و تحریک کننده اش!!) که در تهران 15 هزار تا بیشتر نفروخته!! (یعنی هزاران برابر کمتر از آلبومهای امثال رضا صادقی و...) و صدها بار کمتر از آلبومهای افتخاری و... در مورد تحریر هم خود آقای شجریان در اجراهای مختلف سعی کرده اند با شدت و هر حدت هر چه تمامتر تحریر کنند ولی چون نتوانسته اند این اتهام را به دیگر خوانندگان وارد کرده اند که آنها دارند خودنمایی میکنند و آن را به دهان امثال شما انداخته اند!! باشه! شما با همین تحریرهای کوتاه و بدون فخر فروشی آقای شحریان حال کنید! کسی کاری به کارتان ندارد ولی فقط لطفا استادان آواز را در مظان اتهام قرار ندهید!

فرموده این: "این مورد (تکنیک بینظیر!!) که مورد تصدیق دوست و دشمن است، خوشبختانه بی‌نیاز از توضیح و تفسیر است. شجریان، در حال حاضر به‌عنوان پرچم‌دار موسیقی کلاسیک ایران و آواز اصیل ایرانی، بر قله‌های رفیع تکنیک و مهارت ایستاده است و به‌نظر بسیاری از اهالی فن، شاید برترین آوازخوانی باشد که موسیقی ایرانی در طول تاریخ از این لحاظ به خود دیده است.....و.... دهها جمله مشابه دیگر...

جواب: اتفاقا خودتان چند جمله بالاتر اعتراف کردید که شجریان لااقل در تحریر عددی نیست!! تحریری که رکن اصلی آواز است! همه خواننده ها از لایه ها و پرده های پایین شروع میکنند و به تحریر که اوج آواز است میرسند! این را نمی دانید آقای طرفدار؟! حتی آوازی چون دشتی نقطه اوجش گوشه عشاق است که آنهم یک تحریر مفصل و در اوج است! پس لطفا وراجی نکنید! اگر از خود آواز چیزی سرتان میشود جوابم را بدهید تا باهاتون بحث کنم در غیر اینصورت اینطوری پارازیت ول نکنید! شجریان نه تنها بترین آوازخوان نیست بلکه به دلیل تقلیدهای بیجا از متاخران خود را در حد یک خواننده بازخوان و مقلد مطرح ساخته است. کدام اثر شجریان کار خودش است!؟ کدام ترانه محصول ذوق خودش است؟! 80% تصنیفهاش که سرقت هنری است!!

بقیه حرفهایتان آنقدر چرت است و پرت و پلا گفته اید که واقعا جواب دادن به آنها وقت تلف کردن است هر چند تا همین حالاش هم وقتم را تلف کردم تا به چند مورد کاملا بی منطق شما پاسخ دهم! شما در این عریضه و مناجات نامه (!!) طولانی حتی به یک مورد فنی و تخصصی آواز در این استاد بلامنازع اشاره نکرده اید! و سعی نموده اید با جملات دهن پرکن و وراجیهای بی معنی شجریان را تا حد خدایی و پیغمبری بالا ببرید در شرایطی که همگان میدانند آقای شجریان کیست و در چه جایگاه شخصیتی و هنری قرار دارد!

پایدار باشید طرفداران آبکی و توخالی!